بسیاری از معامله‌گران بی‌صبرانه مشتاقند تا سریعتر دست به انجام معامله بزنند، اما هیچ گونه توجهی به حجم معاملاتی معامله خود ندارند. آنها فقط به این نگاه می‌کنند که با سرمایه خود چقدر می‌توانند از سهام X را بخرند و سپس براحتی دکمه خرید یا Enter را فشار دهند. البته اسم این روش دیگر سرمایه‌گذاری نیست، بلکه قمارکردن است!

هنگامی که شما بدون در نظر گرفتن قوانین مدیریت ریسک اقدام به خرید سهمی می‌کنید، در واقع قمار می‌کنید. شما به بازگشت پول یا سود بلندمدت سرمایه‌گذاری خود توجهی نمی‌کنید. به تنها چیزی که فکر می‌کنید رسیدن هرچه سریعتر به یک سود بزرگ است! یعنی دقیقاً مشابه همان کاری که قماربازان با ماشین‌های سکه‌ای شانس در کازینوهای لاس وگاس انجام می‌دهند!

باید توجه داشت که قوانین مدیریت ریسک نه تنها از ما محافظت می‌کنند بلکه در بلندمدت می‌توانند حتی بسیار سودآور نیز باشند. اگر اعتقادی به این صحبت ها ندارید و فکر می‌کنید قمار کردن راه درست پولدار شدن است، به مثال زیر توجه کنید:

مردم امریکا به لاس وگاس می‌روند و به امید برنده شدن با پول خود قماربازی می‌کنند. البته در واقع همینطور نیز هست و بسیاری از مردم برنده می‌شوند. حال سوال اینجاست که اگر بسیاری از افراد از ماشین‌های سکه‌ای شانس کازینوها ناگهان برنده پول هنگفتی می‌شوند، پس کازینوها چگونه این حجم پول از دست رفته را در می‌آورند؟!

پاسخ اینست که گرچه مردم در یکبار قمار خود پول بزرگی برنده می‌شوند، اما در بلندمدت این کازینوها هستند که درآمدزایی کرده و سودآور هستند، چراکه پول به مراتب بیشتری از جیب افرادی که برنده نمی‌شوند، به سمت خود می‌کشند.

در واقع صاحبان کازینوها، آمارگیران خیلی خوبی هستند. آنها بخوبی می‌دانند که در بلندمدت کسی که سودسازی می‌کند صاحب کازینو است و نه قمارباز.

حتی اگر اقای ویلیامز با یک بار کشیدن دسته ماشین سکه ای شانس صد هزار دلار برنده شود، صاحب کازینو می‌داند صدها نفر خواهند بود که نمی‌توانند چنین شانسی داشته باشند و از این رو، پول مستقیما به جیب صاحب کازینو برمی‌گردد.

گرچه هر دو یعنی هم آمارگیر و هم قمارباز ضرر می‌دهند، اما آمارگیر یا صاحب کازینو بخوبی می‌داند چگونه ضرر خود را کنترل کند. به عبارتی دیگر شما باید آن آمارگیر ثروتمند باشید و نه آن قمارباز، زیرا شما می‌خواهید در بلند مدت همیشه برنده باشید. اساساً ساز و کار مدیریت ریسک هم به همین صورت است. اگر شما یاد بگیرید چگونه ضرر خود را کنترل کنید، در این صورت شانس سودآوری خواهید داشت.

با توجه به مثال بالا باید گفت اینکه چه مقدار سرمایه برای معامله اول لازم است قطعاً به استراتژی معاملاتی شما برمی‌گردد که شخص به شخص متفاوت است. از طرفی دیگر توجه داشته باشید که بازارهای منفی نیز همیشه وجود دارند و شما هم قطعاً آنها را تجربه کرده‌اید و خواهید کرد. شما باید تمام تلاش خود را انجام دهید تا از حساب معاملاتی خود در برابر ضررهای احتمالی محافظت کنید. این نکته را نیز بدانید که هرچه بیشتر ضرر کنید جبران آن سخت تر خواهد بود. این اصل که در تمامی معاملات، درصد کمی از سرمایه خود را ریسک کنید، باید ملکه ذهن شما شود تا بتوانید از وقوع ضررهای بزرگ در بازارهای منفی جلوگیری کنید.

منبع: بیبی پیپس

مترجم: امیر پورتیمور